حرف خودم (2)
سلام ... سلام خدا ... آهای خدا سلام ... خوبی؟ نه خوب نیستی؟ چرا؟ از دست ماها؟؟؟ میدونم خدا جون ٬ ماهایی که اینجاییم هم از دست هم خوب نیستیم!!! ای خدای بزرگ چرا ماهارو خوب نیافریدی که٬ هم خودت راضی باشی٬ هم ما؟؟؟ آخه ما بنده های نا شکر رو میخواستی چی کار؟ خدایا من هر وقت کارم گیر می کنه و بعد اینکه به همه رو میزنم و بعد که از همه نا امید شدم یاد تو میوفتم و تو بازم منو شرمنده می کنی و بهترینهارو بهم میدی ٬ آخه این حکمتش چیه خدا؟؟؟

ما همه به یه شکلی کافریم وقتی که مشکلی واسمون پیش میاد هممون میگیم چرا ما؟ خدایا مگه من چه گناهی کرده بودم که اینجوری جوابش رو بهم دادی؟ خوب میدونم که میدونی ما مغزمون کوچیکتر از این حرفاست که بفهمیم گناهامون چقدر بزرگه و اینکه تو هیچ وقت از کسی انتقام نمیگیری چون مارو دوست داری اون کسی که سال تا سال یادت نمیوفته مثل من و اون کسی که همیشه به یادته به هر دوتاشون رزق میرسونی. نمیذاری که با تمام سختی های دنیا از گشنگی بمیره ممکنه گشنگی بکشه اما تورو داشته باشه بازم می تونه سرپا وایسه و زندگی کنه تا روزیش برسه... ای خدا پس اینا که کنار خیابونن چی؟ رزق اونا کجاست؟ چرا بیشتر اوقات گرسنن و جایی ندارن و پولی ام ندارن؟ هان؟ پولشون رو خوردن و نیومدن که ازت دوباره روزیشون رو بخوان؟ پول مردم رو خوردن؟ دست رو یتیم بلند کردن؟ بچه یتیم دیدن و قیافه گرفتن؟ دست کمک دیدن و کمک نکردن؟ خوب اینارو میدونم اما اونا که گناهی نکردن چرا گرسنن؟ چی؟ اونا تورو دارن و ما باید دستشونو بگیریم؟ آخه خدا من دستم رو میکنم تو جیبم چیزی جز با ارزش تر از عنکبوت توش نیست چی کار میتونم بکنم؟ به یادشون باشم؟ وقتی داشتم بدم؟ تو رو شکر کنم که من تو وضعیت بهتری ام ؟ امیدوار باشم به تو؟ إإإ دیدی بازم رسیدم به لطف بی دلیل و با حکمت تو؟

ای خدا دلم گرفته ؟ دلم گرفته از این نا مردیا؟ از این که تو این دنیا یکی که بشه بهش اعتماد کرد شدیدا کم بشه جوری که نتونی هیچ جوره رو کسی تا تهش اطمینان کرد!!! می دونم هستن کسایی که قابل اعتمادن نزدیک من هم به اندازه کافی گذاشتی اما خدا بعضی اوقات یه چیزایی نشون میدی که شوکه میشه آدم!!!!آدم پیش خودش میگه نامردی انقدر هم مگه میشه یعنی تو دلشون فقط سنگه؟ خدایا جای قلب چی دادی بهشون؟ فقط دو رویی دادی فقط دروغ دادی فقط ....؟؟؟؟ نمیدونم حکمتش چی بوده که ما آدم هارو اینجوری آفریدی؟ بازم رفتم خونه اولم...

حالا که از افتادن اشکم جلوگیری کردی همین وسط که اینارو داشتم بهت میگفتم فهمیدم که مارو اینجوری آفریدی تا از هم درس بگیریم تا همه راهی رو انتخاب کنیم که درسته اما اگه درست نبود باعثش خودمونیم نه تو نه کسه دیگه و نه هیچ چیز دیگه خدایا ممنونم که بازم اومدی تو یادم خدا جونم خیلی دوست دارم چون هنوزم با وجودت با تمام مشکلاتم سر بلندم به وسیله ی کسانی که واسم فرستادی: پدرم ٬ مادرم ٬ تمام دوستان عزیزم ٬ و همه ی کسانی که دشمنم هستند تا باعث این بشن که من تلاشمو بیشتر کنم از تمام اینها و چیزهایی که بهم دادیو نفهمیدم ممنونم واقعا ممنونم خدای بزرگ و مهربونم. دوست دارم ٬ دوست دارم به اندازه ی بی اندازه ¤