سلام ٬ سلام خدا جونم ٬

سلام دوستان همیشه همراهم ٬

راستش بد جوری داغونم ....

امروز متوجه شدم یکی از دوستانم در کوچه ی بالایی ...

متاسفانه دار فانی رو وداع گفته ...

اولش باورم نشد ....

وقتی حجلشو دیدم .....

.......

.......

۱۵ دقیقه داشتم به عکسش نگاه میکردم ....

باور نمیکردم ....

این همین پوریاست دوست من ؟؟؟!!!!

نه این پوریا نیست ...

من همین چند شب پیش دیدمش ....

نه این امکان نداره مگه میشه ؟

بابا مگه چند سالش بود ؟

آخه ای خدای مهربون حکمتت چیه ؟؟؟

وای خیلی حسه بدی دارم ....

شوکه شدم ....

 هر کار میکنم نمیتونم باور کنم از فردا شب دیگه نمیبینمش .....

ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااا آخه مصلحتت رو شکر جوون بود ....

خدا جون خانوادش رو صبر بده .....

اومدم خونه داشتم به خودم فکر میکردم ....

همیشه فکر میکنم که بر میگردم خونه ....

همیشه فکر میکنم که واسه ی جبران فصت دارم ....

ای خدای بزرگ خیلی کوتاه فکرم ....

به لحظه ای که دارم جون میدم ....

دارم دستو پا میزنم تا لحظه ای از پدر مادرم بخشش بخوام ...

به لحظه ای که در حق اطرافیانم بدی کردم ....

به لحظه ای که خیلی راحت حق و نا حق کردم ....

به لحظه ای که به کسانی که باید محبت میکردم اما نکردم ...

به لحظه ای که فشار قبر بهم فشار میاره ....

به لحظه ای که خیلی دیر شده واسه پشیمون شدن ....

و به خیلی لحظه های دیگه دارم فکر میکنم ....

آخه من با خودم چی دارم که انقدر به خودم میبالم ....

من هیچی با خودم ندارم ...

نه دعای خیری ....

نه کار خوبی که کسی بگه خدا بیامرزتش فلان کرد واسه ما ....

ای خدا پشیمونم از کارهای پر گناهم ....

از کارهایی که توشون کوتاهی کردم ....

ای خدای بخشنده منو ببخش ....

ای خدای مهربون توبه میکنم به درگاهت ....

واسه ی همه گناه هایی که انجام دادمو تورو ندیدم ....

 خدا من قدر این زندگیمو نمیدونم ....

و تا نبینم کسی دستش از این دنیا کوتاه شده ....

یادم نمیوفته که منم قراره که بمیرم ....

خدایا بر من نا شکری کردنم رو ببخش ....

قدر عافیت ندونستن رو ....

قدر زندگی پر شکوه رو ...

قدر نعمات ریز و درشتت رو ....

و همه ی چیزهایی که هر چند وقت یکبار بهم گوشزد میکنی ...

اما این گوشزدت خیلی واسم گرون تموم شد ....

ای دهنده ی بی منت ....

کمکم کن تا بیشتر به تو تقرب پیدا کنم ....

کمتر گناه کنم ....

و وقتی که میتونستم کار درست رو انجام بدم ....

دستمو بگیر تا به سمتش برم ....

خدایا همیشه دستم به سوی تو درازه و از تو میخوام دستمو بگیری ...

دست این بنده پر گناهتو ....

که داره از پشیمونی میمیره رد نکن ....

آخه تو خدایی ....

تو بزرگی ....

تو بخشنده ای ....

تو رحمانی ....

خودت گفتی که اگه کسی بیاد سمتت ....

توام میای به سمتش .....

پس خدایا دستان خالی ام را بگیر ....

و به سوی خودت بکش ...

اگه من دستمو شل کردم ....

تو فشارش بده ....

آخه من ضعیفم ....

من ذهنم کوچیکه و درکم نا چیز ....

خدایا به محمد(ص) ٬

به علی (ع) ٬

به فاطمه زهرا (س) ٬ 

به حسن (ع) ٬ 

به حسین (ع) ٬

که بهترینهاتن روی زمین و آسمانت ....

قسمت میدم که تنهام نذار ....

خدایا ممنونم که دوباره به یادم اومدی با درس جدید ....

خدا دوست دارم به اندازه ی بخشندگی بی انتهایت ...

دوست دار روسیاه تو من

برای شادی روح تمامی گذشتگان علی الخصوص

جوان ناکام پوریا صدری یک فاتحه بخوانید ممنونم از همتون.