دلنوشته (8)
سلام دوستانم مهربانم ٬
راستش اصلا دل نوشتن نداشتم ...
خیلی گرفته ام ...
فشارهای زندگی خیلی زیاد شدن ....
این رو میدونم که همه مشکل دارن و هیچ کسی بدون مشکل زندگیش رو نمیگذرونه ...
اما من هم طاقت خودمو دارم و آدم ضعیفیم ...
بعضی روزها خیلی داغونم دقیقا مثل امروز ...
البته من نوشته هام بیشتر شبیه غم نامه شده تا راه نامه ...
خودمم اصلا دوست ندارم اینجوری باشه اما واقعا نمیدونم چیکار کنم ؟؟؟
تنها کاری که میتونم بکنم و خودم رو تسلا بدم ...
اینکه بگم توکل بر خدا ....
تنها حرفیه که خودمو آروم میکنم ....
اما بعضی وقتها دیگه به لبم میرسه ....
بعضی ها منو میشناسن و اخلاقمو میدونن ...
من شدیدا خوددارم و خودمو بروز نمیدم ....
اما بعضی وقتها واقعا به یه آرام کننده ی روح احتیاج پیدا میکنم ....
از طرفی چون همه ی اطرافیانم دنبال مشکل خودشونن ...
کسی رو جز خدا پیدا نمیکنم ...
شاید حرفهام شبیه ریا شده باشه و ریا دیده بشه ....
اما من با خدای خودم صاف صافم ....
خدا من بنده ی ضعیفتم تا کی باید فشار رو روم بیشتر از قبل کنی ...
میدونم که میگی هرکس رو که میخوای بیشتر باهات باشه ....
بیشتر بهش فشار میاری ....
اما ای خدا یعنی من انقدر قوی شدم که این فشار رو تحمل کنم ....
اگر از زیر بار شونه خالی کنم چی ؟؟؟
وای خدا دستمو رها نکن به کمکت احتیاج دارم ....
همین الان یه چیزی اومد به ذهنم ....
به فکر اینکه وقتی که تو ورزش وزنه برداری ....
میخوای قویتر شی باید وزنه هارو سنگین تر کرد...
و مدت بیشتری بالای سر نگه داشت....
در این صورت در مسابقه میشه برنده بود ....
من همان ورزشکارم ...
وزنه فشار زندگی ....
وزنه رو روی سینه گذاشتن ...
یعنی آمادگی برای روبرویی با آزمایش ....
و همینطور مرحله ایست که باید تمرکز کرد ....
باید در کارهای دقیق خدا تمرکز کرد ....
و بدون ترس با امید به خودش وزنه رو بالا برد ....
چون میدونی بالاترین فشار در راه هست ...
و وزنه رو بالای سر نگه داشتن ....
همون آزمایش خداست ....
اگه به اندازه کافی تمرین کنم ....
میتونم وزنه سنگین تری بردارم ....
و این یعنی رشد ....
اگه وزنه رو بالای سرم بتونم نگه دارم ...
این در ورزش یعنی ۳ چراغ سفید ....
و در پیشگاه خداوند یعنی قبولی در امتحان ...
ولی اگه نتونم چی ؟؟؟
ای خدای من جز تو کسی در وقت بلند کردن وزنه کنارم نیست ....
پس تو کمکم کن تا به استقبالش برم بدون ترس و خستگی ....
به من مربیان ( پیامبران و امامان ) رو بشناسان ....
تا اونها روش مقابله و طاقت آوردن زیر وزنه رو بهم یاد بدن ....
ای خدای مهربون خودت اومدی تو ذهنم و جواب خودمو به خودم دادی ....
جوابی که هرگز بهش فکر نکرده بودم .....
واقعا بی همتایی ....
ای خدا این مثال رو به ذهنم آوردی تا بفهمم کجای کارم ....
خدا درس دادنت بی نظیره ....
هیچ استاد معارف ٬ ورزش ٬ ریاضی ٬ فیزیک و ....
نمیتونست اینجوری بهم بفهمونه که کجام ...
ای خدا با یه مثال ساده همه ی درونم رو ریختم بیرون ....
ای خدای سبحان خیلی سبک شدم ....
وای حس خیلی خیلی خوبی دارم دیگه فشار رو حس نمیکنم ...
فکر نمیکردم انقدر زود روحیم رو بدست بیارم ....
وای خدا شکرت ....
خیلی مهربونی ....
خیلی زیبایی ....
خیلی رحمان رحیمی ....
خیلی بخشنده ی بی منتی .....
خیلی ناشکرم ....
خیلی نادونم ....
خیلی بی فکرم ....
خیلی چشمهام بستس ....
خدایا ممنونتم ....
واقعا احدی ....
هر چی بگم کم گفتم ....
خیلی حالم خوبه هیچ کس حتی فکرشم نمیکنه چه حسی دارم .....
خدایا ممنونتم که بازم اومدی به یادم با یه درس بسیار زیبا ....
خوشحالم از اینکه که هنوز شاگردتم وترک تحصیل نکردم ....
خدا تا زندم منو از کلاست بیرون نکن ....
خدا دوست دارم به بزرگی عرش کبریات ....
همیشه همراهم باش ای معبود زیبای من
دوست دار رو سیاه تو من